روزی , یکی از دوستان که کارگاه بزرگ یا شاید بتوان گفت کارخانه کوچکی دارد و در زمینه دکوراسیون و تزئینات داخلی فضاهای اداری تجاری مسکونی بزرگ فعال می باشد از من پرسید که چگونه می تواند : مقداری تفکر , اندیشیدن و انجام دادن وظایف به شیوه ای مدبرانه تر را در مجموعه اش تزریق کند , بدون تامل و به اصطلاح فی البداهه ! به او پاسخ دادم : "نرم افزاری خریداری کن و از کارکنان ات بخواه با آن نرم افزار کار کرده و گردش کار آن را هضم کنند" .
پس از آن وقتی به پاسخی که داده بودم فکر کردم متوجه شدم در شرایط خاص آن کارگاه پیشنهاد بهتری نمی توانسته ام بدهم .
همچنین , در یکی از جلسات "گپ و گفت" که برای شرکت های استارتآپی برگزار شده بود , برگزار کننده با اطلاع از این که مشاوره مالی مالیاتی برخی شرکت های دانش بنیان و استارت آپ مستقر در شهرک های علمی تحقیقاتی و پارک های علم و فناوری را برعهده دارم , پرسید با توجه به این که این شرکتها معمولا سازمان اداری مالی نداشته و از خدمات متخصص حسابداری استفاده نمی نمایند و هنگامی که به مرحله فروش کالاها و خدمات تولیدی شان وارد می شوند و درآمدی پیدا می کنند که خواه ناخواه سروکارشان با دارایی می افتد جریمه های سنگینی برای شان بریده می شود و به مشکلاتی دچار می شوند , راهکار پیشنهادی شما با توجه به این واقعیت ها چیست ؟
باز هم بدون درنگ پاسخ دادم بهتر است آنها را تشویق به "استفاده از نرم افزار جمع و جور و ساده و ارزان قیمتی" کنیم .
مسئول جلسه ابتدا تردید به خرج داد اما هنگامی که مدیر و مالک یکی از همین شرکت ها پرسش هایی را در ارتباط با چگونگی کار یکی از نرم افزارهای ارزان قیمت رایج مطرح کرد و من هم در پرسش و پاسخ دو طرفه نحوه استفاده ایشان از نرم افزار را جویا شده به این نتیجه رسیدیم که به خاطر این که ترجیح می دهد بر مسائل مالی شرکت اش اشراف داشته باشد و ضمنا تمایلی به تحمل هزینه استفاده از خدمات تخصصی حسابدار تمام وقت را هم ندارد و در ضمن بخاطر نو بودن ایده و راهکارهای به کار گرفته در تولید شان ترجیح می دهند فقط با کسانی که اطمینان کامل به آن ها دارند کار کنند و دلایل دیگر تصمیم گرفته است خودش شخصا نرم افزار را ستآپ کرده و با آن کار کند .
به تدریج آشکار شد بدین روش علاوه بر در اختیار داشتن روند گردش کار مالی اش با آگاهی ای که پیدا کرده می تواند زمان و محدوده مناسب برای استفاده از خدمات تخصصی مالی , مالیاتی مشاوره ای افرادی بیرون از شرکت را نیز انتخاب نماید و بدیهی است که درک روشن تری از امور مالی محاسباتی نیز پیدا کرده است .
نرم افزار و ارائه دهنده نرم افزار ( یعنی شرکت فروشنده نرم افزار ) بخاطر این که حضور فیزیکی در محل کسب و کار ندارد و همچنین در هیچ یک از داد و ستدها و معاملات نیز ذینفع نمی باشد , از رهگذر نقش بی طرفانه ای که دارد می تواند در آموزش لوازم مدیریت مالی کسب و کارهای کوچک و متوسط به صاحبان کسب و کار که طبیعتا به سادگی به هر منبع و مرجعی اعتماد نمی کنند ) بسیار موثر باشد .
در هدایت شرکتها به سمت اقدام قانونمند مانند انجام تکالیف مالیاتی .
در برقراری گردش کار اداری مالی سیستماتیک و روش مند در شرکت .
در ارائه آموزش های جانبی به کارکنان و مدیران یک کسب و کار کوچک و متوسط .
حتی در بهبود تعاملات کاری و روابط انسانی محیط کار به دلیل فراهم نمودن بستری برای تقسیم و تفکیک وظایف از یکدیگر .
در موفقیت کسب و کار با فراهم ساختن بستری برای دریافت اطلاعات قابل اتکا در ارتباط با پروژه ها و سفارشات در دست اجرا و یا عملیات و انجام وظایف توسط کارکنان خود شرکت ها .
و بسیاری دلایل دیگر که در یادداشت های وبلاگ از جمله یادداشت " سیستم های جامع , یکپارچه , هوشمند ... و خیلی چیزهای دیگر !" نیز توضیح داده ام .
بنابراین : ارزان تر ساختن قیمت نرم افزارها ,
آسان تر ساختن امکان نصب و بهره برداری و کار با آن ها ,
مستقل و بی نیاز ساختن شرکت های کوچک و متوسط از وابستگی به دیگران برای بهره برداری از نرم افزارها ,
پیش بینی امکان کنترل عملیات و گردش کار در نرم افزارها ,
راهکارهایی است که می تواند کمک شایانی به شرکت های کوچک و متوسط کمک کند ثبات بیشتری یافته و از بحران ها و تنش های فعلی عبور کنند .
افزون بر این ها در این گونه شرکت ها (شرکت های کوچک و متوسط ) نرم افزارها سریع تر استقرار یافته و مورد بهره برداری قرار می گیرند و روش های انجام کار را سریع ترمی توان بهبود بخشید و استاندارد نمود , زیرا در اندازه های بزرگ تر , هر قسمت , و حتی فراتر از آن هر کاربر مستقر در هر قسمت , می تواند به عنوان ترمز عمل کرده و در برابر توسعه و استقرار سیستم مقاومت کند , افزون بر این به دلیل کمتر بودن تعداد تصمیم گیران توجیه و هدف گذاری استقرار و ارتقاء سیستم ها آسان تر انجام می پذیرد .