موسسه سنجش سپاهان (  احمد نورمحمدی )

موسسه سنجش سپاهان ( احمد نورمحمدی )

کاربرد فناوری های نوین در حسابداری و حسابرسی
موسسه سنجش سپاهان (  احمد نورمحمدی )

موسسه سنجش سپاهان ( احمد نورمحمدی )

کاربرد فناوری های نوین در حسابداری و حسابرسی

ریشه های تاریخی حساب سازی در ایران

سال ها بود می اندیشیدم : 

چرا تا این حد "حساب سازی"  در کشور ما نهادینه شده است ؟

چرا خط تجاری قدیم ما بایستی خط سیاق بوده باشد ، ( یعنی نوشتاری که نه مردم عادی ، نه باسواد و نه دولتی ها از آن سر در نیاورند) !؟

چرا پاشاهان کشور در دوران قاجاریه ، بایستی به چنان فلاکتی باشند که برای مسافرت و عیاشی خود از خارجی ها وام بگیرند ، (این چه جور دیکتاتوری است که حتی مالیات یا خراج هم نمی تواند بگیرد)  !؟

چرا من حسابدار نمی توانم در مورد ریشه های حسابسازی ، چگونگی پیدایش ، گسترش ، نهادینه شدن آن ، داد سخن بدهم ؟ ، چرا کتاب هایی در این زمینه نوشته نشده ؟ ، یا اگر شده چرا چندان به چشم نیامده است ؟

امروز با دیدن این مطلب در وبلاگی که به نام احمد کسروی باز شده است ، به هوا پریدم ! ، فریاد زدم : یافتم ، یافتم ، یافتم !

یک دفعه  معادله ای صدمجهولی حل شد ! .

 تنها موضوعی که در آثار کسروی بدنبال آن نمی گشتم ، یعنی انتظار نداشتم جواب آن را در آثار وی بیابم ، حساب سازی و علت نهادینه شدن اش در کشورمان ، ایران بود .

در پست   217 ـ ما چه می گوییم؟..ـ4  با عنوان  "زیانهایی که از این بدآموزیها برمی خیزد"  ، علت یکی از معضلات بزرگ سیستم اقتصاد و دارایی ما که بی اعتمادی بین مردم و دولت و کتمان واقعیت ها و آمار کسب و کار از مراکز دولتی باشد و در رشته ما ، از آن به "حساب سازی" تعبیر می کنیم مورد بحث قرار گرفته است .

در زیر قسمت هایی که برای حسابداران و مجموعه علوم اداری و اقتصاد اهمیت بیشتری دارد را می گذارم ، بدیهی است که تبارشناسی و ریشه یابی معایب اجتماعی ما کار یکی دونفر نیست و هر کس سودای فردایی بهتر دارد بایستی این راه را در پیش گیرد : 


چه بدآموزیهایی در میانست؟

شاید خوانندگان زیانهای این دستگاه را چندانکه هست ندانند. اینست شرح داده می گویم :


از روی کیش شیعی [یعنی : براساس مذهب شیعه] ، دولت غاصب است. هر دولتی که باشد حکومت در دست او غصبی است ، مالیات که می گیرد حرامست. تا می توان باید از دادن مالیات خودداری کرد. تا می توان باید بسربازی نرفت. اگر کسی مالی از دولت بدستش افتاد می تواند بعنوانِ تقاص [مجازات ، جریمه ، وصول طلب] ازآنِ خود گرداند.


من بارها دیده ام کسانی اینها را نمی دانند و چون ما می گوییم به شگفت می افتند که چنین چیزی چگونه می شود؟!.. راستی هم جای شگفتست . ولی این چیزیست که جای انکار نیست. اینها باورهاییست که در دلهای هزارها و صدهزارها کسان خوابیده است. باورهاییست که در این کشور بکار بسته میشود.


در همان بازار تهران بسیاری از بازرگانان هستند که چون مالیات پرداختن بدولت را « اعانت به ِاثم» [ معاونت در جرم ] می شناسند دو دفتر نگه میدارند. یکی برای خودشان که حسابِ راست را در آن می نویسند [ دفاتر دستی ] و دیگری برای دولت [ دفاتر قانونی ] که درآن خود را زیاندیده نشان میدهند.


در این باره داستانهایی هست که اگر گرد آورده شود کتابی خواهد بود. من برخی را برای نمونه یاد می کنم [:] .


در زنجان شرکتی برای کبریت سازی هست. شرکای آن تبریزیند. چند سال پیش یکی از ایشان با من بدرد دل پرداخته میگفت : رییس شرکت (حاج محمدعلی شالچی) دستور داده در کارخانه دو دفتر نگه می دارند ـ یکی برای خودمان و دیگری برای دولت. می گفت چند سالست در نتیجه‌ی جنگ [ ؟؟؟ ] ، ما سود هنگفتی می بریم. امسال حاج محمدعلی آقا چون خودش نایبِ آقای حاجی سید ابوالحسن[2] است پنجاه هزار تومان[3] بعنوان خمس و مال امام جدا کرد که بنجف بفرستد. ولی در دفتر بدولت زیان نشان دادند و نیم شاهی مالیات نپرداختند.


آقای احمد کاوه که چند سال پیش رئیس مالیات بر درآمد تبریز بود از آشنایان ماست. میگفت : یک حاجی در تبریز می بایستی سه هزار تومان بیشتر مالیات بر درآمد پردازد. نمیداد و ایستادگی مینمود. من گفتم فشار آورند. شبی دیدم آمد بخانه‌ی ما و پولها را درآورد و گزاشت جلو من و گفت : « این پولها را خودتان بردارید و هرچه می خواهید بکنید. من بدولت نمی دهم. مذهب من از آن نهی کرده».


اینها حاضرند بکارمندان رشوه دهند و حاضر نیستند بدولت مالیات دهند. بارها دیده شده کارمندان را با دادن پول یا تحریکِ احساساتِ کیشی [ احساسات دینی ] از راه می برند و خود را از پرداخت مالیات آسوده می سازند.


آقای نادری که از باهمادِ[=جمعیت ، حزب] ماست می گفت : در گمرک پرونده ای دست من بود. یکی از بازرگانان کالایی داشت که گمرکِ [ حقوق وعوارض گمرکی ] آن را نمی پرداخت و بهانه می آورد. ما مطالبه می کردیم. روزی آن بازرگان آمد و با من چنین بسخن پرداخت : « شما که می دانید این پولها که دولت می گیرد حرامست ، دهنده اش گناهکارست. گیرنده اش گناهکارست. مگر شما بدین عقیده ندارید؟..»میگفت : دیدم می خواهد با این حرفها مرا بفریبد و خود را از پرداخت وجه گمرک آسوده گرداند. گفتم : « آقا ببخشید ، من از چنین دینی بیزارم».


آقای بلوری که یکی از پیشگامانِ مشروطه‌خواهان بوده و خود مردِ بنامیست ، می گفت : « چند سال پیش که در نیشابور فرماندار بودم رئیس فرهنگ خراسان آمد برود بمشهد و میهمان من بود. چون ناهار را خوردیم پرسید این خانه دولتیست یا خودتان اجاره کرده اید؟. گفتم : خودم اجاره کرده ام. برای چه می پرسید؟.. گفت : می خواستم بدانم اگر دولتی نیست نمازم را در اینجا بخوانم. دانسته شد آقای رئیس فرهنگ ، خانه های دولتی را غصبی می داند که نماز در آن نمی توان خواند.»


آقای جلال امامجمعه از یارانِ ماست. پارسال تابستان با همسر خود بتهران آمدند. از یکی از کارمندان دارایی چند اتاق گرفته نشیمن داشتند. می گفت : روزی با صاحبخانه گفتگو می کردیم دیدم در کیشی شیعی بسیار پافشار است. بمن نکوهش می کرد که گاهی ویُلن می نوازم. می گفت : حرامست. من پرسیدم شما با این کیش خودتان چگونه کارمند دولت شده اید؟.. چگونه حقوق می گیرید؟. می گفت : « من تازه از زیارت بازگشته ام. درآن باره از علمای نجف اجازه گرفتم که باندازه‌ی حقوق ماهانه‌ی خودم تقاص کنم. با این ترتیب رفع حرمت خواهد شد».


شگفت تر از همه داستانیست که یکی از آشنایان بازگفته : چند سال پیش سید روضه خوانی از تبریز بتهران آمد و با آنکه پسرش در اینجا خانه و زندگی دارد بنزد او نرفت. هر چند روز در خانه‌ی کسی می گذرانید و روزها در بازار بحجره های بازرگانی می رفت و اظهار تهیدستی نموده پولها می گرفت.


آن آشنای ما می گوید : من ایراد گرفته گفتم : این رسواییست چرا بخانه‌ی پسرت نمی روی که با آبرو زندگی کنی؟ پاسخی که بمن داد این بود :


«پسرم کارمند دولتست و زندگانیش حرامست. من نمی خواهم نان او را بخورم».


اینهاست چند داستانی که بعنوان نمونه یاد کردم. ببینید کار بکجا کشیده. بیکاری و گدایی جایز است ولی کارمند دولت بودن حرام می باشد.


می دانم خواهند پرسید : این باورها را چرا دارند؟. اینها از کجا سرچشمه گرفته؟. می گویم : در این باره داستان دراز است. اگر می خواهید نیک بدانید کتاب «داوری» را بخوانید. کوتاه شده اش اینست که ملایان می گویند : پس از مرگِ پیغمبر اسلام ، خلافت یا حکومت حق دوازده امام بوده. ابوبکر و عمر و عثمان و دیگران که خلافت کرده اند غاصب بوده اند. چون امام دوازدهم ناپدید شده ، در نبودنش ما جانشینان اوییم و حکومت حق ماست. ما باید بمردمان فرمان رانیم ، و دستور دهیم. مردم باید خمس و زکات را که مالیات اسلامی بوده بما پردازند. این دولت که برپا شده غاصب است ، مالیات که می گیرد حرامست ، جنگها که می کند چون با اجازه‌ی علما نیست جایز نیست ، سربازان که در آن جنگها می میرند مرتد از جهان رفته اند ...


اینست سرچشمه‌ی آن باورها.


شنیدنیست که اگر دزدی شب بخانه‌ی ملایی رود و کالا و کاچالی[4] بدزدد بامدادان ، ملا بکلانتری خواهد رفت و پرخاشها خواهد کرد. در همان حال بعقیده‌ی او کلانتر و پاسبانان همه « عونه‌ی جور» اند [ یعنی : کمک به ظالم می کنند ] و نزد خدا گناهکار می باشند.


(دنباله‌ی این گفتار در شماره‌ی آینده خواهد آمد.)


(1) : سَهِشها یا احساسات و تأثیر آنها در رفتار و کردار آدمی از این گفتگو بیرونست.


[2] : سید ابوالحسن اصفهانی مجتهد معروف پیش از آیت الله بروجردی


[3] : کمابیش برابر است با بهای سه خانه (نه آپارتمان) میانبها در آن زمان.


[4] : کاچال = اسباب خانه


ویدیویی در تایید تاثیر مذهب شیعه بر نافرمانی مردم از دولت و حاکمیت :

در مورد مالیات و حسابسازی از حسابدار رسمی و کارشناس امروزی :

غلامحسین دوانی: اجازه دهید کمی این بحث را تفکیک کنیم. ما یک قانون مالیات‌های مستقیم داریم که مربوط به عملکرد است و یک قانون مالیات ارزش افزوده که اساسا شامل تولیدکننده‌ها و ارائه‌دهندگان خدمات نمی‌شود. آنها فقط محلل هستند،‌ یعنی پول را می‌گیرند و به دولت می‌دهند. قرار نیست هیچ تولیدکننده یا ارائه‌دهنده خدماتی خودش این مالیات را بپردازد، بلکه قرار است اخذ کرده و به دولت بدهد. البته بعضی از شرکت‌ها نیز از این پول منفعت می‌برند؛ به طور مثال شرکتی مانند ایران‌خودرو که میلیون‌ها ماشین می‌فروشد و ارزش‌افزوده آنها را می‌گیرد، سه ماه این پول در دست آنها می‌ماند که برای آنها مانند یک وام بدون بهره است.

به هر حال، در سال 1384 و 1385 سازمان مالیاتی ایران به این نتیجه رسیده بود که نظام مالیاتی دچار مشکل است، بنابراین موسسه مشاوره دیلویت کانادا به ایران آمد و با چیزی حدود 5 میلیون دلار پذیرفت که طراحی فاز اول اصلاح نظام مالیاتی ما را انجام دهد، اما متاسفانه این جریان با یک سری معضلات سیاسی مصادف شد و دیلویت ایران را ترک کرد، اما روزی که ایران را ترک می‌کرد، علاوه بر این که کار خود را تحویل داده بود، چند توصیه هم به ما کرد. یک: دقیقا براساس برنامه عمل کنید، دو: این نظام جدید مالیاتی با این آدم‌های سنتی مالیاتی، قابل انجام نیست، بنابراین از آدم‌های جدید استفاده کنید. به همین دلیل حتی برای استقرار تیم اجرایی طرح جامع مالیاتی، یک ساختمان مجزا در نظر گرفته شد. آدم‌های آن را هم جدا کردند. اشخاصی با حداقل مدرک ‌لیسانس که انگلیسی می‌دانستند و مسلط به کامپیوتر بودند؛ زیرا این نظام جدید بر بستر اینترنت و الکترونیک استوار بود... به هر حال بعدها، آقایان دارایی فراموش کردند که توصیه اصلی چه بود. در همین احوال، وقتی کارشناسان صندوق بین‌المللی پول در سال 1371به ایران آمدند، در رابطه با نظام مالیاتی ایران، پیشنهاد مالیات ارزش افزوده را دادند.

یادتان باشد که کلیات مالیات ارزش افزوده در سال 1366، در دوران جنگ و در دوران نخست‌وزیری آقای موسوی مطرح و در مجلس تصویب شد، اما همان زمان که کلیات آن تصویب شد، گفتند به دلیل معضلات جنگ بهتر است که فعلا آن را اجرایی نکنیم، بنابراین این گونه نبود که یک پدیده نویی بخواهد به یک باره اجرا شود. بعدها و به خصوص در دوران آقای احمدی‌نژاد دوباره این موضوع مطرح شد که یک نوع مالیات دیگری هست به اسم ارزش‌افزوده که مطالعه هم شده و در همه جای دنیا جواب داده است. در دوره ایشان طرح تحول در باره مالیات مستقیم را به مجلس بردند، اما مقارن شد با تغییر دولت و باز هم تغییراتی در آن داده شد. یادمان هم نرود که هیچ جای دنیا مردم داوطلبانه دست در جیب خود نمی‌کنند که پولشان را به کسی بدهند. حتی در بهترین کشورهای دنیا یعنی اروپای شمالی که بیشترین خدمات اجتماعی به شهروندان تعلق می‌گیرد هم تقریبا مالیات با اکراه پرداخت می‌شود.

در کشور ما هم مالیات‌ستانی یک مشکل قدیمی است و طبیعی هم هست، ‌ما صد سال به مردم گفته بودیم مالیات حرام است. دولت‌ها، دولت‌های ظلمه هستند و بنابراین مالیات ندهید. اقشار مذهبی جامعه هم پذیرفته بودند که اصلا نباید مالیات داد. حال می‌خواستیم ظرف دو شب به آنها بگوییم مالیات حلال است و باید پرداخت شود. معلوم است که دشوار خواهد بود؛ کما این که بعد از سال 58، اگر فتوای امام صادر نمی‌شد، امکان اخذ مالیات وجود نداشت.


حسابداری سیاق

حسابداری سیاق
خط سیاق
هنگامی که تازه ، کارم را در حرفه حسابداری شروع کرده بودم ، حسابداران سیاق ، که هنوز تعدادشان فراوان بود ، روش خودشان را قدیمی و مطمئن و حسابداری سیستم ده دهی را نامطمئن و بچگانه ! بر می شمردند .
سیستم ثبت دستی دفاترِ فرعیِ یکطرفه ، هنوز در بعضی سازمان های پول ساز رایج بود و آن ها نیز روش خود را اصیل ، مدرن و دارای کنترل و اطمینان فوق العاده می دانستند .
کامپیوترهای شخصی ، PC ها ، به تازگی گوی سبقت را از سیستم های مین فریم کامپیوتری سنگین و عریض و طویل چسبنده ، ربوده بودند .
برنامه نویسان بسیاری از روزهایی که با مین فریم کار می کردند با حسرت یاد کرده و در این فکر بودند که چگونه به کار با PC ها ، که اندکی نیز بچگانه ! بنظر می رسید ، سویچ کنند .
در هر مرحله ، ناگزیر ، تعدادی از همراهی با تکنولوژی روز باز می مانند و احساس ستمدیدگی و چفا در حق شان به ذهن آنها راه می یابد .
حسابداری کامپیوتری در کنار سیستم دستی قابل توجیه بود ، کمتر کسی فضای قابل اعتماد و قابل مشاهده دفتر و دستک و کارت حساب را رها کرده و منحصرا خود را به دست کامپیوترها می سپارد .
در توجیه چند سال بعد چنان هیاهوی به راه انداخته بودیم که ببین و نپرس
حتی تا چند سال پیش نیز مقاومت در برابر استفاده از سیستم های کامپیوتری وجود داشت ،
حسابداران قدیمی ، که عموما تسلطی بر کاربری سیستم های مالی کامپیوتری نداشتند ، بسیار منطقی و محکمه پسند استدلال می کردند که :
از دفتر حساب یک واحد تجاری ، صرفا و منحصرا یک نسخه در تمام دنیا وجود دارد و آن هم توسط مالک مضبوط می باشد .
حال آن که دیتا و برنامه کامپیوتری را می توان روی هر رایانه ای کپی کرده و گزارش متفاوتی پرینت و ارائه نمود !؟
برنامه نویسان تحت سیستم عامل DOS نیز در برابر سویچ کردن روی محیط ویندوز مقاومت می کردند .
و امروزه برای سویچ کردن به محیط وب مقاومت و کشمکش مشابه ای در جریان است .
درگیری ها و سوء تفاهم ها در زمینه های فوق ، یعنی تصمیم گیری بر سر باقی ماندن در محیط شناخته شده تر و ایمن تر یا تجربه محیط های جدید و بهره برداری از تکنولوژی بالاتر آن و پذیرش ریسک شکست یا دچار مخاطره شدن
آن چنان اساسی بود و مایه تعارض بین افراد ، مجموعه ها و تیم های کاری می گشت که بسیاری روابط حرفه ای و حتی شخصی را تحت تاثیر قرار داده بود .
هر کجا که مقاومت کنندگان می توانستند : فرآیند ارتقا سیستم و تکنولوژی را با وقفه روبرو می ساختند .
از آنجایی که آنها سابقه بیشتر و جایگاه مستحکم تری در سازمان ها داشتند معمولا با استفاده از اقتدار و جایگاه مدیریتی خویش ، هر گونه حرکت رو به جلو را می توانستند سد کنند
این تقابل و تعارض در سطح کلان تر یعنی در پهنه جامعه و کشور نیز به روشنی جریان دارد .
طرفداران مناسبات کهنه و ناکارآمد حتی با استفاده از ابزارهای سیاسی و ابزارهایی که سیاست مداران به تبع انجام وظیفه در اختیار دارند ، مانند قوای نظامی و انتظامی و بدنه دولت ، سعی در باقی ماندن و اجبار دیگران به ماندن در چارچوب های بسته ای که آن ها را زمین بازی خودشان می پندارند ، می نمایند .
... ادامه دارد ...

حسابرسی قضایی

همکاران عزیز :  

برای درک حال و هوای حسابرسی  قضایی و گزارشات کارشناسی حساب ، تصور کنم مطالعه قسمت هایی از اعتراض یکی از طرفین دعوا نسبت به گزارش یکی از کارشناسان محترم در شناخت مسائل روزمره این قسمت از حرفه حسابداری حسابرسی مناسب باشد :

 

مشاهده :    نمونه اعتراض به گزارش کارشناسی رسمی حساب


دانلود : نمونه اعتراض به گزارش کارشناسی رسمی حساب


دام حسابداری دو طرفه :

همان طور که احتمالا در کیس بالا با آن برخورد نموده اید :
حسابداری دوبل ، حسابداری دو طرفه به صورت یک " دام " trap ، شبیه به تیغ دو دم ، عمل می کند .
بخاطر نشان دادن هر دو طرف تاثیر مالی رخدادها ، در حسابداری دو طرفه برخلاف حسابداری یکطرفه نمی توان بدون توجه به تاثیر رخداد مالی بر آن سوی دیگر شخصیت حسابداری به کاستن یا افزودن دلخواه مبالغ دست یازید .
البته نقش برش های مقطعی نیز با اهمیت می باشد مانند اینکه :
افزایش صوری میزان اسناد پرداختنی در یک دوره مالی بخصوص می تواند باعث افزایش مبالغ خرید در آن دوره گردد .
در حالی که ممکن است در عالم واقع اساسا خریدی صورت نگرفته باشد .
لیکن این حجم از خرید در پایان آن دوره بایستی یا :
به فروش رفته ،
یا
به موجودی کالای پایان دوره اضافه شده باشد .

.


افتتاح حساب در دفاتر دستی یا قانونی : 

آیا صرف افتتاح حساب در دفاتر (دفاتر دستی یا قانونی ، روش های کامپیوتری نگاهداری حساب) می تواند منشا حقی ، له یا علیه کسی باشد ؟ 

در مثال فوق تنها آثاری از شراکت ادعایی که در دفاتر دستی شرکت یافت می شود : افتتاح  سرفصل حساب کل " جاری شرکا " در دفاتر می باشد 

.


پلاک کوبی اموال - لیست برداری از دارائیها

هویت بخشیدن یکی از روش های کنترل و مراقبت از اشیاء با ارزش می باشد . 

یکی از روش های حسابداری برای مراقبت ، کنترل ، پیشگیری از مفقود شدن ، دزدیده شدن ، از قلم افتادن ، احتساب مضاعف (دو بار) ، کلا کمتر یا بیشتر به حساب آمدن ، هویت انحصاری بخشیدن به اشیاء می باشد . 

در مورد دارایی ها این هویت بخشی با تخصیص ، اطلاق و الصاق شماره و کد خاصی به دارایی صورت می گیرد . 

منظور از تخصیص دادن :  اختصاص شماره یونیک (منحصر به فرد) روی یک برچسب ها به یک دارایی می باشد . 

این عمل مانند تخصیص یک کد ملی یا شماره شناسنامه به تک تک شهروندان تابع یک کشور است . 

به طور کلی پلاک کوبی و برچسب گذاری اموال و دارایی های هر واحد در وهله اول دستِ کَم دو هدف را دنبال می کند : یک - طبقه بندی ، دسته بندی و شناسایی ماهیت دارایی ها :  

این عمل معمولا در حین ثبت اسناد حسابداری نیز با تعیین سرفصل برای هر رکورد انجام می شود .


دوم - سرشماری دارایی ها :  

یعنی اینکه از فلان نوع دارایی چند واحد موجود است مانند اینکه چند تا میز داریم ، چند تا صندلی داریم و ... ، به عبارت دیگر به هر یک واحد از دارایی ها  هویت مشخص و جداگانه ای ببخشیم ، شماره منحصر به فردی برای اش تعیین کنیم  .

معمولا برای حسابداران ، جامع بودن (در برگرفتن همه اقلام) روش لیست برداری از دارائیها بسیار اهمیت دارد .

زیرا با یافته شدن یک مورد از قلم افتاده  در آن ، کل عملیات پلاک کوبی و احصا ( شمارش ، سرشماری ) و حراست از دارایی ها زیر سوال قرار خواهد گرفت ! .

برای حصول اطمینان از گرد آوری شدن آمار تمام اموال و دارائیها می توان از چند روش به  لیست برداری پرداخت و سپس نتایج حاصل را با یکدیگر مطابقت داد :

1- مشاهده عینی : 

الف - می توانیم  از تمامی قسمت ها بخواهیم دارائی و اموال موجود در محل کارشان اعم از اینکه تحویل شان گردیده یا نگردیده باشد را لیست برداری کنند . 

این لیست برداری فرم های گوناگونی دارد ولی حداقل اطلاعات مورد نیاز در لیست عبارت اند از : ردیف ، نام دارایی ، تعداد ، مدل و مشخصات فنی ، محل نگاه داری آن ( محل استقرار) ، وضعیت فعلی دارایی از لحاظ قابل استفاده یا اسقاط بودن ( سالم یا خراب بودن ) ، تحویل گیرنده ( مسئول قسمت یا اتاق یا فرد حاضر در محل ، ... .

ب - یکی دو نفر را مامور به انجام این کار یعنی لیست برداری از دارایی ها حین مشاهده عینی آن ها نماییم .

2- از طریق ریز کردن حساب دارائی ثابت در بانک اطلاعاتی نرم افزار حسابداری مورد استفاده : به این طریق که چنانچه حساب دارائی ثابت به ریز معین و تفصیلی ثبت گردیده تراز معین و تفصیلی آن ، به خودی خود ، لیست با ارزشی از دارایی ها خواهد بود که رفرنس مراجعه به مدارک تاریخی ( مدارک مستند زمان خرید دارایی شامل : فاکتور ، صورتحساب ، برگ سبز و غیره ) را با خود خواهد داشت ( یعنی از طریق کد حساب می توان به سند و مدارک حسابداری آن دسترسی پیدا کرد ) .

البته ممکن است تحت یک سرفصل معین یا تفصیلی چندین قلم از یک نوع دارایی ثبت شده باشد که با مراجعه به دفتر معین می توان به سرشماری نائل شد یعنی تعداد هر نوع دارایی را تعیین نمود ( مانند این که حساب تلفن پاناسونیک می تواند مشتمل بر تعداد  پنج دستگاه تلفن پاناسونیک خریداری شده طی سال باشد که از دید پلاک کوبی دارائیها هر کدام از آنها پلاک و شماره جداگانه ای به حساب می آیند )  .

و چنانچه تفکیک و طبقه بندی دارائیها در حین ثبت و صدور سند حسابداری انجام نشده باشد ( که واحدهایی که پلاک کوبی اموال در آن ها صورت نگرفته بیشتر بایستی این حالت را داشته باشند ) : در این صورت می توان حساب معین دارایی ها را به صورت دستی ، روی کاربرگ تفکیک کرد ، یا با استفاده از فایل دیتابیس دارایی و انتقال آن به اکسل ، در آن محیط  اقدام به تفکیک آن ها نمود .

بدین ترتیب پس از گزینش یکی از این دو حالت بالا  : لیستی از دارائیها متکی به حساب ها و اطلاعات مالی شرکت خواهیم داشت و با مقایسه این دولیست ، یعنی لیست مشاهده عینی و لیست تهیه شده از حساب ها می توان طبقه بندی مناسب را تعیین و برچسب متناسب با آن طبقه بندی را چاپ نموده یا برچسب آماده از بازار خریداری و بر هر قلم از دارایی ها که اکنون هر یک هویت جداگانه ای یافته اند الصاق نمود .

بدین ترتیب اکنون می توانید لیست برداری از دارایی های شرکت را آغاز کنید .

همزمان ، بهتر است با سیستم اموال نرم افزاری که دارید شروع به کار کنید ؛

با شکل گیری حجم داده در آن سیستم ، طبقه بندی و شناخت ، برای تان آسان  تر خواهد شد .

گاهی این سوال برای حسابداران پیش می آید :  "چرا بایستی اطلاعات دارایی های ثابت در دو محل نگاهداری شود ؟ "

در حالی که در بانک اطلاعاتی اسناد در دفتر تفصیلی و یا تفصیلی دو سرفصل جداگانه ای برای آن دارایی وجود دارد که با تغییر اندکی می تواند جایگزین کارت دارایی ثابت گردد  .

در واقع سرفصل حساب هر دارایی مانده بهای تاریخی همه اقلام آن نوع دارایی که در طی دوران گذشته خریداری یا تحصیل گردیده اند را نگاهداری می نماید ولی یکی از اهداف پلاک کوبی ایجاد هویت مستقل و منحصر به فرد برای آحاد و تک تک هر یک از آن دارایی می باشد  .

البته شاید در بعضی واحدها به جای تشکیل کارت دارایی ثابت و تشکیلات جداگانه برای نگاهداری اطلاعات مربوط به هر دارایی اتخاذ روش ایجاد سرفصل برای هر شماره پلاک (آحاد یک نوع دارایی) مناسب تر و مقرون به صرفه تر باشد .

بدین گونه  دفتر معین تفصیلی آن دارایی تقریبا  جایگزین کارت دارایی ثابت آن نیز می گردد .

تکمیل چرخه های سیستم ها و نرم افزارها

بر اساس نظریات قطعی و مسلم  جامعه شناسان و سایر متخصصان علوم اجتماعی :

روابط اجتماعی میان مردم جامعه ما مختل می باشد .

رفتار ایرانیان در جامعه , و با یکدیگر  "جزیره ای"  است

شرایط خاصی بر کشور حاکم است , شرایط خاصی بر سازوکار کسب و کار ،  فعالیت های اقتصادی ، امور مالی و اداری ، حاکم است

بی اعتمادی ، پنهان کاری ، حسابسازی ، باند بازی ، دروغ پردازی ، یاوه سرایی ، در محیط های اداری مالی , نهادها ، دستگاه ها ، شرکت ها ، واحدهای اقتصادی به فراوانی جریان دارد و در بعضی موارد ، اساسا ، شاید لازم به نظر برسد !؟ .

در هر مکالمه و گفتگو بینِ : دو عامل ، دو مجری ، دو نفر از کارکنان ، مدیر با کارکنان ، کارکنان با ارباب رجوع و دیگران ...  مقدار زیادی کلمات و عبارات بی ارتباط با موضوع کار جاری  رد و بدل می گردد که ممکن است بجای هموار کردن رابطه کاری ، آن را دشوارتر نیز بسازد .

برخی شرایط و پیش فرض هایی که در بالا گفته شد در کوتاه , یا میان مدت غیر قابل تغییر می باشند .

پس چه باید کرد ؟

یک فعال اقتصادی ، سرمایه گزار ، مدیر اجرایی ، مجری و عملگر و کار آفرین نمی تواند منتظر بهبود یافتن شرایط با سازوکاری خارج از مدار و حیطه  اختیار خویش باشد .

یعنی به انتظار تحولات فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، تغییر عقیده مدیران منطقه ای و جهانی بنشیند .

اصل باقی ماندن و تداوم فعالیت و حیات برای یک ارگانیسم ، یک سازمان ، هر موجود زنده و فعال چه شخص حقیقی و چه شخص حقوقی مقدم بر سایر اصول می باشد .

به همین دلیل است که اگر لازم باشد در برابر سیاست های حاکم بر فضای عمومی جامعه :

تمامی رخداد های مالی را به صورت ساختگی و قراردادی ثبت خواهد کرد ، حساب سازی ، رکورد سازی ، جعل نمایشی و توافقی رخداد ها را به سطوح ملی و حتی جهانی تعمیم می بخشد ! . 

یعنی : از امکانات موجود حداکثر استفاده را برای بقا یا توسعه خویش خواهد نمود ,از مکانیسم ها و سازوکار های موجود حداکثر بهره برداری در راستای بقا و پیشبرد اهداف خویش را می نماید .

اما در این میان و در موازات آن تغییر سازوکارها و بسترهای تعامل درون و برون سازمانی می تواند اندک اندک  به تغییر بنیادین وضعیت بیانجامد .

همان گونه که در سطح ملی و جهانی مشاهده می کنیم سیستم ها و سازوکار های کامپیوتری نقش اساسی در بهبود روابط مردم با یکدیگر نزدیک تر ساختن آن ها ، رواج و تسهیل گفتگو بین آن ها گردیده اند .

سیستم ها مانند میخ ها و ستون هایی در محیط های اداری عمل کرده و باعث به نظم و انضباط درآمدن رفتار سازمانی افراد درون سازمان و برون سازمان مرتبط با سازمان می گردند

شاید تجربه کرده باشید  هنگام داشتن درخواست خلاف قاعده بیشترین عاملی که مانع انجام کار به روش غلط بوده :  شیوه های انجام کارِ بظاهر غیر قابل تغییر در سیستم ها می باشد

یعنی گردش کار و طراحی سیستم رایانه ای در کنترل و بهبود رفتار عامل اجرایی تاثیر بسزایی دارد .

برای راحت تر تصور کردن موضوع فرض کنید :

 برای خرید مبل به فروشگاه و نمایشگاه مبل مراجعه نموده و از فروشنده ( که  از اتفاق دوست صمیمی مان می باشد ! ) درخواست می کنیم تعداد اقساط را افزایش ، یا مبلغ آن ها را ، کاهش دهد

در جواب ، به احتمال بسیار زیاد خواهد گفت : "سیستم از تعداد X قسط  بیشتر، یا از  Y ریال مبلغ ، کمتر قبول نمی کند ; و افزون بر این دستِ من نیست و دستِ رئیس ام می باشد " . 

جالب توجه این که چنین عذر هایی معمولا هم پذیرفتنی است و با اعتراض طرف مقابل روبرو نمی شود

بنابراین سیستم مکانیزه رایانه ای که با آن کار می کنیم در نظم دادن به رفتار سازمانی ما  بسیار موثر می باشد

یعنی افزون بر جنبه مکانیکی فعالیت ( ثبت و ضبط و پردازش رکورد ها و دیتای مالی اداری ) ، در شکل دادن به رفتار سازمانی ( قانون مند و سیستماتیک عمل کردن و ... ) نیز موثر می باشد

یکی از مشکلات جوامعِ در حال توسعه ، در حال مدرنیزاسیون ، در حال مکانیزه کردن و سیستماتیک کردن فرآیند ها ، فعالیت ها و روش های انجام کار   :  گزینشی برخورد کردن با ابزارها ساختار ها و سازوکار های سیستم ها  می باشد

برای  مثال روش جمع بندی ، پردازش ، خلاصه کردن ، و گزارشگری رکوردهای حسابداری در بیشتر سازمان ها مکانیزه و با استفاده از رایانه شده است ، دیگر ، کمتر کَسی به روش دستی ، دفاتر روزنامه ، کل و معین سنتی حسابداری را بازنویسی می کند

اما پس از استخراج گزارش از سیستم یاد شده ، ناگهان ! شیوه انجام کار دوباره به همان روش گذشته یعنی ثبت اطلاعات روی کاغذ و مشاهده آن از روی کاغذ و تکثیر و توزیع کاغذی آن بر می گردد ! . 

همچنین این سبک بهره برداری از نرم افزارها باعث گردیده است که توسعه آنها به همین موارد محدود گردد , زیرا تا درخواستی نباشد سازوکاری فراهم نمی شود .

هر چند جنبه های مکانیکی بیشتر اهمیت یافته اند . اما همین ها نیز  مورد غفلت قرار می گیرند 

یعنی حجم پردازش بالا و پر تعداد را به رایانه سپرده ولی برنامه و ایده ای برای عادات و رفتارهای سازمانی کارکنان و نحوه تعامل آن ها با سیستم و با یکدیگر نداشته اند .

چنین طرح ریزی کرده اند که تا مرحله پرینت تراز آزمایشی به صورت رایانه ای ، و کنترل های پس از آن و تبادل اطلاعات ، رفع مغایرات ، تصمیم گیری ها ، پیگیری امور معوق و ... همه با همان روش ها و شیوه های قبلی انجام پذیرد

بنابراین هنگام مراجعه به سیستم حسابداریِ ... جامعِ  یکپارچهِ  شبکه ای ، تحت نتِ ، هوشمندِ ، کارآمدِ ، چند ده ، یا چند صد میلیون تومانی مان ! ، با جزیره ای دور افتاده از همه جا که ارتباط اش با پس و پیش و چپ و راست و بالا و پایین ! قطع می باشد روبرو می گردیم که همچون "وصله" ای ناچسب و ناهمرنگ بر محیط سازمانی "پینه" شده است ، ... الصاق گردیده ، "سرهم بندی" شده است ! . 

بدین خاطر خبری نداریم از اینکه

در مکاتبات اداری با مراکز قضایی به مبلغ طلب سوخت شده اشاره شده است (به سوابق اداری رخداد مالی دسترسی نداریم ) .

در حین حسابرسی به یکی دو مورد از حساب ها رفرنس داده شده است (فیدبک و بازخوردی از ثبت های حسابداری به ما نمی رسد )

زیرا آن فعالیت ها (پیشین و پسین) به صورت دستی و مجزا و جداگانه از فعالیت های حسابداری دیده شده و طبیعتاً برنامه نویس و طراح سیستم نیز آن فرآیند ها را در چرخه کاریِ دردستِ طراحی و تهیه ، ندیده و الگوریتم و گردش فرم های اش نیز مورد غفلت قرار گرفته است

به تازگی به این نتیجه رسیده ام  که سیستم های یکپارچه (سال ها دنبال یکپارچه شدن بودیم ! ) را بایستی تکه تکه کنیم ! . 

یعنی به گونه ای که : کاربر ، به طور عادی ، در میان انجام کارهای روزمره اش بتواند کار واحد مورد نظراش را با همان تکه ( ماژول) سیستم ( نرم افزار) انجام دهد و سپس به سایر کارهای معمول و عادی اش بپردازد

در حال حاضر حسابدار یا کاربر فرضی ما ، مثلاً پس از صدور چک در وجه شخص مورد نظر اش نمی تواند به صورت عادی و روتین سند آن را نیز در رایانه ( نرم افزار یکپارچه مالی : سیستم اسناد پرداختنی یا خزانه داری ) ثبت نموده و سپس بر حسب معمول فعالیت بعدی اش را به انجام برساند

بلکه بایستی یکایک اسناد و برگه های صادر شده را در پوشه ای ، کشو میز ، زونکن ، کارت تابل یا جای دیگری نگاهداری نماید و در فرصت مناسب یکباره همه آن ها را در نرم افزارِ یکپارچه ثبت نماید

این وضعیت ناشی از پراکندگی و چیدمان غیر واقعی ابزارهای ثبت اسناد حسابداری در بسته و پکیجی به نام "نرم افزارِ جامعِ یکپارچه "  می باشد

به عبارت دیگر : به جای این که روال عادی کار اش به هم بخورد بایستی بتواند آن جایی که لازم است و موقعیت کار و توالی و پیوستگی فعالیت ها اقتضا می کند به تک تک این زیر سیستم ها ( ماژول ها دسترسی داشته باشد ) ، نه اینکه ناگزیر بخاطر وارد کردن یک سند یا انجام فلان پردازش حسابداری وارد سیستم سنگین و حجیمی شود

همه این نشانه ها و موقعیت های ناهنجار (یا فاقد بهینه گی ) که در محیط های سازمانی و اداری مالی با آن روبرو هستیم ناشی از وصله پینه کردن ، کاربست گزینشی ابزار ها ، غلبه ذهنیت مکانیکی در پیاده کردن و استقرار سیستم های رایانه ای بوده است

راه حل زیربنایی :

به کار گیری کامل و کامل کردن چرخه کار رایانه ای است ، اگر پردازش رکوردها و استخراج آن ها با رایانه صورت می گیرد ، رسیدگی ، کنترل ، انعکاس نتیجه رسیدگی ، تعاملات پیرامونی ، تبادل اطلاعات پیرامون آن نیز با استفاده از سازوکارهایی که به خودی خود و به طور طبیعی در کنار سایر ابزارها ایجاد شده بایستی صورت پذیرد ، هر چند گزینشی عمل کردن تصمیم گیران باعث مهجور ماندن آن ها شده است .  

به سهم خودمان در موسسه سنجش سپاهان :

دیر زمانی است که این سیاست را آغاز نموده ایم  هدف مان تکمیل چرخه کار مکانیزه با استفاده از اتوماسیون و کاربرد آن در اسناد و مدارک حسابداری و نوعی تقسیم کار بین کارکنان قسمت حسابداری با استفاده از روان سنجی و ترتیب انجام کارها به نوعی که حشو و زواید و کارهای دست و پا گیر کاهش یابد .

در وهله اول سعی می کنیم با استفاده از نرم افزارها و سیستم هایی که به صورت رایگان در فضای مجازی یا کاربردی رایانه ای توزیع گردیده است ، حداقل تا زمانی که قوانین تجارت جهانی هنوز در کشور اعمال نگردیده باشد ، تحمیل هزینه به موسسات را به حداقل برسانیم .

بکار گیری نوعی روش کنترل پروژه ای در اداره امور واحد حسابداری شرکت ها و موسسات .

نهادینه ساختن فرهنگ و روش های استفاده از نرم افزارهای تکمیل کننده چرخه کار حسابداری و ارتباطات درون سازمانی .

ترغیب و راهبری موسسات و شرکت ها به حرکت پیوسته ، مداوم و تدریجی  به سمت اتوماسیون اداری و سازمانی .

                                                                                                            احمد نورمحمدی  26/11/1393