موسسه سنجش سپاهان (  احمد نورمحمدی )

موسسه سنجش سپاهان ( احمد نورمحمدی )

کاربرد فناوری های نوین در حسابداری و حسابرسی
موسسه سنجش سپاهان (  احمد نورمحمدی )

موسسه سنجش سپاهان ( احمد نورمحمدی )

کاربرد فناوری های نوین در حسابداری و حسابرسی

تفکیک حساب های مالی با صنعتی

ز سال 1372 تا کنون ، یعنی از زمانی که بتدریج بحث یکپارچه و جامع شدن سیستم ها مطرح می گردید ، همواره طرفدار ادغام و بهم پیوستن سیستم های مجزا از یکدیگر بوده ام .

اما با تغییر شرایط ، راهکارها نیز تغییر می کنند .

امروزه بدلیل تورم لگام گسیخته ، بالا رفتن قیمت ها باعث نجومی شدن ارقام ترازها و گزارشات بخصوص تراز آزمایشی میگردد .

با گسترش یافتن واحدهای تولیدی و تفکیک قسمت ها از یکدیگر ، مراکز هزینه و نیز مراحل تولید بیشتری ، هویت مستقل حسابداری یافته و بعنوان یک کاراکتر مستقل در صحنه تولید باعث افزایش گردش یک مبلغ واحد و مشخص می گردند ، به عبارت دیگر بالا رفتن دفعات گردش مبالغ ، به نجومی شدن مبالغ حسابهای بهای تمام شده می افزاید .

در گذشته ، امکان داشت بسیاری مراحل تولید یک کالا در یک سالن و مابین خطوط و ماشین آلات غیر قابل تفکیک انجام پذیرد ولی امروزه تفکیک مراحل تولیدی بدلایل متعددافزایش یافته است .

مبالغ مندرج در تراز آزمایشی ،در حکم دستور کار یا نقشه راه برای رسیدگی کننده و سرویس دهنده به ارقام مندرج در آن می باشد .

نسبت حجم اعداد و ارقام به یکدیگر ، بدون تجزیه و تحلیل خاص ، بیانگر میزان توجه لازم می باشد .

اما بین ارقام حساب های بهای تمام شده و مبالغ حساب های حسابداری مالی تفاوت ماهوی بسیاری وجود دارد .

مبالغ مندرج در سرفصل های حسابداری مالی متکی به اسناد و مدارکی است که یونیک و منحصر بفرد بوده و بر وقوع رخ داد مالی خاصی که همراه با دریافت یا پرداخت وجه نقد بوده یا خواهد بود ، دلالت می کند .

حال آنکه مبالغ مندرج در حساب های بهای تمام شده ، همان مبالغ حسابداری مالی است که در مراحل تولید و یا مراکز هزینه و نیز مابین انبارهای مختلف ، دست بدست شده و رد و بدل می گردد و چه بسا ، دیگر ، قابل اختصاص به رخ داد مالی خاص یا سرمنشا اولیه خودش ، بطور مثال فاکتور خرید مواد اولیه یا سند پرداخت هزینه حمل به داخل ،  نباشد ....

 

تفاوت بین مدیر با کنترلر

تفاوت بین مدیر با کنترلر بنظر بنده در نوع مسئولیت می باشد .

کنترلر مسئولیتی در قبال پیشگیری از تکرار اشتباه یا تخلفات ندارد .

در حالی که مدیر وظیفه دارد با روشهای مختلف از وقوع مجدد رخ داد نامطلوب پیش گیری نماید .

در شرایط استاندارد ، این مدیر است که امکان دارد بابت تخلف یا سهل انگاری کارکنان توبیخ یا تنبیه شود ، در حالی که کنترلر ، ممکن است ، برای کشف یا افشای (برملا کردن )  همان سهل انگاری پاداش بگیرد .

متاسفانه بیشتر مدیران ما ، ترجیح می دهند ، پیامبر گونه ، رل کنترلر را بازی کنند و مسئولیت اشتباهات و عملکرد غلط یا ناکافی مجموعه تحت اختیار خویش را نپذیرند.

افزایش قلمرو حسابداری

در گذشته  جایگاه دفن ( چال شدن) و بایگانی  دائمی اطلاعات و مدارک مالی  زونکن های نگاهداری اسناد بود .
اما امروزه علاوه بر زونکن ها ، ساختار دیتابیسی که اطلاعات نهایتا به طور ابدی و برای همیشه در آن می نشیند ، نیز جزئی از بایگانی کار یک حسابدار به حساب می آید .
با یوزرفرند  (کاربری ساده و آسان ) شدن سیستم های برنامه نویسی و ایجاد شرایطی که یک حسابدار می تواند راسا گزارش خاص مورد نیازش را طراحی کند ( مثلا با spreadsheet  ها ) ، قلمرو کار نیز گسترش یافته است
.

تاثیر روانی اطلاعات مالی

پایین بودن سطح تحلیل و پیش بینی های مالی و فقدان یا کمبود تخصص حسابداری مدیریت و حسابداری عملیاتی :

باعث می گردد :

مدیران و فعالان اقتصادی از آن جایی که آگاهی درستی از نقطه سربسر ، حاشیه سود و سایر پارامترهای عملیاتی خویش ندارند ، تا سرحد ممکن احتیاط به خرج داده :

مخارج و هزینه ها را کاهش دهند (حتی ضروری )

هر چقدر می توانند حتی به قیمت نارضایتی کارکنان ، هزینه های پرسنلی را کمتر پرداخت کنند .

بدون در نظر گرفتن شرایط بازار قیمت ها را افزایش دهند .

با به تاخیر انداختن بی رویه پرداخت ها موجبات نارضایتی تامین کنندگان را فراهم کنند .

روشن است ، هنگامی که فرد احساس امنیت و آرامش خاطر نسبت به درست یا نادرست بودن روند جذب نقدینگی و سودآوری اش نداشته باشد ، از هر روشی برای رسیدن به این اطمینان بهره خواهد جست .

بنابراین ، نقش کسانی که در پروسه های ثبت ، ضبط ، نگاهداری و گزارشگری اطلاعات مالی و عملیاتی کار می کنند ، بسیار اساسی است و می تواند باعث احساس امنیت در تمامی محیط کسب و کار یا برعکس ، احساس عدم امنیت و بدبینی گردد .

روراستی حسابدار جماعت !

صاحبکار روشنفکری می گفت :

"چرا حسابداران "روراست"  نیستند !؟ "

گفتم : تصور کنید برای گرفتن وام به بانک مراجعه می کنید .

ذهنیتی که از دانشگاه به همراه آورده اید به شما می گوید :

وام ها و تسهیلات ، عقود مشارکتی است یعنی بانک به عنوان عامل سرمایه گذاران با شما در "تولید کالا" یا "انجام کار" ی مشارکت می کند .

با مراجعه به بانک متوجه می شوید که رئیس شعبه یا رئیس اعتبارات به شما پیش نهاد می کند از یک مشارکت مدنی و یک مضاربه و یک جعاله استفاده کنید .

او به شما می گوید :

"برای راحتی شما حتی اگر سند ششدانگ هم نداشته باشید می توانیم به شما وام جعاله برای تعمیرات بدهیم " !؟

با مطالعه متن قرارداد های انواع "عقود اسلامی"  متوجه می شوید انگار اتفاقی که در عالم واقع رخ می دهد ، زمین تا آسمان با آن چه در این کاغذ ها نوشته شده و به عنوان طرف قرارداد بایستی "وانمود"  کنید که در حال اجرای آن هستید ، تفاوت دارد .

وقتی برای او توضیح می دهید که نیاز امروز شما با هیچ یک از این قالب ها هم خوانی ندارد ، با تاسف و "نگاه عاقل اندر سفیه"  به شما می گوید :

"این ها قالب هایی است که ناگزیر بایستی رعایت شود "

به او تذکر می دهید که آن چه از شما انتظار دارد "وانمود"  به رعایت کردن است نه رعایت کردن در عمل ، ولی باز هم با لبخند خاصی که اندکی تحقیر نیز در آن مشاهده می گردد ، سراپای شما را برانداز می کند و پاسخ می دهد :

" نیازی نیست وانمود کنید ، ما نیز خودمان کاملا "توجیه"  هستیم ! "

می خواستم برایش بگویم اگر شما جای حسابدار نوعی ما باشید چه حالی پیدا می کنید ، که لبخند زنان گفت :

"نیازی نیست ، ما ، خودمان نیز ، کاملا توجیه هستیم " !؟