تفاوت بین مدیر با کنترلر بنظر بنده در نوع مسئولیت می باشد .
کنترلر مسئولیتی در قبال پیشگیری از تکرار اشتباه یا تخلفات ندارد .
در حالی که مدیر وظیفه دارد با روشهای مختلف از وقوع مجدد رخ داد نامطلوب پیش گیری نماید .
در شرایط استاندارد ، این مدیر است که امکان دارد بابت تخلف یا سهل انگاری کارکنان توبیخ یا تنبیه شود ، در حالی که کنترلر ، ممکن است ، برای کشف یا افشای (برملا کردن ) همان سهل انگاری پاداش بگیرد .
متاسفانه بیشتر مدیران ما ، ترجیح می دهند ، پیامبر گونه ، رل کنترلر را بازی کنند و مسئولیت اشتباهات و عملکرد غلط یا ناکافی مجموعه تحت اختیار خویش را نپذیرند.
پایین بودن سطح تحلیل و پیش بینی های مالی و فقدان یا کمبود تخصص حسابداری مدیریت و حسابداری عملیاتی :
باعث می گردد :
مدیران و فعالان اقتصادی از آن جایی که آگاهی درستی از نقطه سربسر ، حاشیه سود و سایر پارامترهای عملیاتی خویش ندارند ، تا سرحد ممکن احتیاط به خرج داده :
مخارج و هزینه ها را کاهش دهند (حتی ضروری )
هر چقدر می توانند حتی به قیمت نارضایتی کارکنان ، هزینه های پرسنلی را کمتر پرداخت کنند .
بدون در نظر گرفتن شرایط بازار قیمت ها را افزایش دهند .
با به تاخیر انداختن بی رویه پرداخت ها موجبات نارضایتی تامین کنندگان را فراهم کنند .
روشن است ، هنگامی که فرد احساس امنیت و آرامش خاطر نسبت به درست یا نادرست بودن روند جذب نقدینگی و سودآوری اش نداشته باشد ، از هر روشی برای رسیدن به این اطمینان بهره خواهد جست .
بنابراین ، نقش کسانی که در پروسه های ثبت ، ضبط ، نگاهداری و گزارشگری اطلاعات مالی و عملیاتی کار می کنند ، بسیار اساسی است و می تواند باعث احساس امنیت در تمامی محیط کسب و کار یا برعکس ، احساس عدم امنیت و بدبینی گردد .
صاحبکار روشنفکری می گفت :
"چرا حسابداران "روراست" نیستند !؟ "
گفتم : تصور کنید برای گرفتن وام به بانک مراجعه می کنید .
ذهنیتی که از دانشگاه به همراه آورده اید به شما می گوید :
وام ها و تسهیلات ، عقود مشارکتی است یعنی بانک به عنوان عامل سرمایه گذاران با شما در "تولید کالا" یا "انجام کار" ی مشارکت می کند .
با مراجعه به بانک متوجه می شوید که رئیس شعبه یا رئیس اعتبارات به شما پیش نهاد می کند از یک مشارکت مدنی و یک مضاربه و یک جعاله استفاده کنید .
او به شما می گوید :
"برای راحتی شما حتی اگر سند ششدانگ هم نداشته باشید می توانیم به شما وام جعاله برای تعمیرات بدهیم " !؟
با مطالعه متن قرارداد های انواع "عقود اسلامی" متوجه می شوید انگار اتفاقی که در عالم واقع رخ می دهد ، زمین تا آسمان با آن چه در این کاغذ ها نوشته شده و به عنوان طرف قرارداد بایستی "وانمود" کنید که در حال اجرای آن هستید ، تفاوت دارد .
وقتی برای او توضیح می دهید که نیاز امروز شما با هیچ یک از این قالب ها هم خوانی ندارد ، با تاسف و "نگاه عاقل اندر سفیه" به شما می گوید :
"این ها قالب هایی است که ناگزیر بایستی رعایت شود "
به او تذکر می دهید که آن چه از شما انتظار دارد "وانمود" به رعایت کردن است نه رعایت کردن در عمل ، ولی باز هم با لبخند خاصی که اندکی تحقیر نیز در آن مشاهده می گردد ، سراپای شما را برانداز می کند و پاسخ می دهد :
" نیازی نیست وانمود کنید ، ما نیز خودمان کاملا "توجیه" هستیم ! "
می خواستم برایش بگویم اگر شما جای حسابدار نوعی ما باشید چه حالی پیدا می کنید ، که لبخند زنان گفت :
"نیازی نیست ، ما ، خودمان نیز ، کاملا توجیه هستیم " !؟